قبل از اینکه به سراغ بیکاری و انواع آن برویم بهتر است درخصوص چند سوال زیر تامل کنیم:
است که در قسمتهای بعدی به آن اشاره خواهد شد.
انواع بیکاری :
بیکاری را می توان به دو قسمت بیکاری ارادی و غیر اداری تقسیم بندی کرد که بیکاری ارادی خود به چهار قسمت دیگر تقسیم می شود. در یک تقسیم بندی دیگر می توان بیکاری را از منظر بیکاری پنهان و آشکار ( غیر پنهان ) مورد بررسی قرار داد.
۱) بیکاری ارادی
۲) بیکاری غیر ارادی
۱) بیکاری ارادی : این نوع بیکاری به اراده فرد صورت می گیرد و فرد بیکار در دستمزد رایج تمایل به کارکردن ندارد.
۲) بیکاری غیر ارادی : در این نوع بیکاری، فرد در دستمزد رایج مایل به کار کردن است اما شغلی برای او وجود ندارد . این نوع بیکاری بر اثر چسبندگی قیمتها و دستمزدها بوجود می آید و طی سیکلهای تجاری کم و زیاد می شود. از طرفی در چسبندگی دستمزدها و وقوع رکود، تولید کنندگان ناچارند از میزان استخدام نیروی کار خود بکاهند چون با کاهش قیمتها ( p ) از درآمد تولید کنندگان کاسته می شود . اگر دستمزدها ثابت بماند هزینه تولید کنندگان نیز ثابت مانده ( یا گاهی افزایش می یابد) به این ترتیب از سود آوری آنان کاسته می شود.از طرف دیگر با کاهش قیمتها و عدم کاهش دستمزد اسمی ( .w ) دستمزد حقیقی ( w./P ) افزایش یافته و سطح اشتغال توسط تولید کنندگان کاسته می شود.
همانطور که گفته شد بیکاری ارادی نیز خود به ۴ نوع دسته بندی می شود :
بنابراین آنچه تا کنون تحت عنوان نرخ بیکاری طبیعی (u )از آن نام برده می شد عمدتا شامل بیکاری اصطکاکی و با تعریفی گسترده تر شامل بیکاری ساختاری می شود.
اختلاف نظر در بین اقتصاد دانان کلاسیک و کینزی :
کلاسیکها معتقدند در صورت عدم وجود چسبندگی دستمزدها و قیمتها بیکاری غیر ارادی بروز نمی کند و در ضمن با نادیده گرفتن بیکاری فصلی کم و بیش بیکاری برابر با بیکاری طبیعی است. کینزینها نیز بر این باورند که : اولاً : به دلیل وجود چسبندگی دستمزدها و قیمتها که واقعیتی انکار ناپذیر است بیکاری غیر ارادی وجود دارد و ثانیاً : به دلیل وجود توهم پولی در شرایط رکودی، بیکاری می تواند از مقدار طبیعی بیشتر باشد و مقداری بیکاری ادواری وجود داشته باشد.
در بسیاری کشورهای در حال توسعه علاوه بر جمعیت کثیری که به صورت آشکار بیکار هستند، تعداد زیادی نیز بصورت بیکار پنهان وجود دارند. افرادی که به امید پیدا کردن کار بهتر از مناطق روستائی خارج و به شهرها هجوم می آورند ( از حالت بیکار پنهان بصورت بیکار آشکار درمی آیند ) بعلت محدودیت جذب نیروی کار و عدم دارا بودن تخصصها و مهارتهای لازم بصورت بیکار آشکار در می آیند.
بیکار پنهان به شخصی گفته می شود که میزان بازدهی و تولید او نازلتر از آن باشد که می تواند با همان ساعات کار ایجاد کند و یا کار او تغییری در تولید کل بوجود نیاورد، در نتیجه تولید نهائی یک فرد بیکار پنهان، معادل صفر بوده یا بسیار اندک است. بعنوان مثال برای یک کشاورز ایرانی در طول سال ۱۰۸ روز ایام کاری در نظر گرفته می شود و درواقع وی به دلیل فصلی بودن کار و عدم کارائی زمین برای کشتهای مکرر در مابقی ایام سال بیکار است، لذا کشاورزان می بایست در کنار شغل اصلی خود به مشاغل جانبی دیگری نیز بپردازند.
تعریف دیگری از بیکاری نیز در کشورهای در حال توسعه وجود دارد ، بیکار شخصی است که به دلیل بیکاری و احتیاج مجبور به قبول شغلی است که فکر می کند آن شغل نمی تواند نیازهای او را تامین کند و یا منطبق بر میزان مهارت و تحصیلات وی نیست.
بیکاری در کشورهای درحال توسعه بر خلاف کشورهای پیشرفته صنعتی داوطلبانه نیست، بلکه پدیده ای است تحمیلی، که از طریق اقتصاد محدود این کشورها به افراد بیکار تحمیل شده است.
عوامل موثر بر گسترش بیکاری در جهان :
عوامل موثر و تاثیر گذار در بروز و شدت پدیده بیکاری در جهان عبارت است از :
در اندیشه های اقتصادی مدرن، انسان محور اصلی بحثها است . لذا می توان لذا می توان انتظار داشت که موضوع جمعیت دارای جایگاه مهمی بوده و رشد بی سابقه آن در سایه پیشرفتهای اقتصادی، علمی و فنی، جوامع بشری را با مشکلاتی از جمله بیکاری مواجه کرده است.
آقای آدام اسمیت در کتاب (( ثروت ملل)) این اندیشه را مطرح می کند که با کار و اشتغال انسانها است که ثروت تولید می شود. بنابراین هر چه بازدهی نیروی کار انسانها بیشتر گردد، مقدار عرضه ثروت نیز متناسب با آن افزایش می یابد. یکی از پی آمدهای رشد جمعیت بخصوص در کشورهای در حال توسعه ( که از آهنگ تندتری برخوردار است ) پدیده فراگیر بیکاری است.
در حال حاضر بیش از ۷/۶ میلیارد انسان بر روی کره زمین زندگی میکنند و هر ثانیه ۳ نفر بر این تعداد افزوده میشود، یعنی هر هفته بیش از ۵/۱میلیون و هر سال بیش از ۸۰ میلیون نفر.
کارشناسان معتقدند که تا ۴ سال دیگر، جمعیت جهان از مرز ۷ میلیارد نفر میگذرد و این در حالی است که ۹۹ درصد رشد جمعیت، در کشورهای درحال توسعه اتفاق میافتد.
امروزه در اغلب کشورهای جهان با رشد جمعیت هر ساله تعداد زیادی جویندگان کار وارد بازار کار می شوند و با در نظر گرفتن روند رشد جمعیت، در آینده ای نه چندان دور شاهد انبوه جویندگان کار کار خواهیم بود و تعداد افرادی که نمی توانند هزینه های مورد نیاز زندگی خود را تامین کنند روز به روز افزایش خواهد یافت. بیکاری ناشی از رشد جمعیت و مهاجرت جمعیت از مناطق کمتر رشد یافته جهان، در قرن بیستم ، دچار چنان رشدی شده که در تاریخ بی سابقه است. شهرهای بزرگ کشورهای فقیر جهان به سرعت گسترش یافته اند، بی آنکه شرایط زندگی نامطلوب روستا نشینها یا آنهایی که به دنبال کار بهتر و درآمد بیشتر به این شهر ها هجوم آورده اند بهبود یابد زیرا در شهر ها امکان اشتغال برای آنها وجود نداشته و امید دستیابی این افراد به سطح زندگی مورد انتظارشان نیز روز به روز کمتر می شود. با توجه به آمار بیکاریها در جهان، منطقه خاور میانه و آفریقای شمالی بالاترین میزان بیکاری را در جهان دارا می باشند.
نمایان ترین و شناخته شده ترین بخش اتوماسیون صنعت، رباتهای صنعتی هستند. امروزه کاربرد اتوماسیون صنعتی و ابزار دقیق، در صنایع و پروسه های مختلف صنعتی به چشم می خورد. کنترل سیستمهای اندازه گیری پیچیده ای که در صنایعی همچون نفت، گاز ، پتروشیمی، صنایع شیمیایی، صنایع غذایی، صنایع خودرو سازی و … به کار می رود نیازمند ابزارآلات بسیار دقیق و حساس می باشند. بطور کلی برخی از مزایای اصلی و مهم اتوماسیون صنعتی عبارتند از :
در حال حاضر ارتقاء سطح کیفی محصولات تولیدی در صنایع مختلف و در کنار آن افزایش کمی تولید، هدف اصلی هر واحد صنعتی است و مدیران صنایع نیز به این مهم واقف بوده و تمام سعی خود را در جهت نیل به این هدف متمرکز کرده اند و لازمه افزایش کمیت و کیفیت یک محصول، استفاده از ماشین آلات پیشرفته و اتوماتیک است، ماشین آلاتی که بیشتر مراحل کاری آنها بطور خودکار صورت گرفته و اتکای آن به عوامل انسانی کمتر باشد.
با ورود اتوماسیون صنعتی به چرخه تولید، کارگران و کاربران فاقد مهارتهای لازم، شغل خود را از دست می دهند (که این افراد بیشتر شامل مهاجرین روستائی است که جهت کار و درآمد بهتر روانه شهرها شده اند) و از طرفی استفاده از ماشین آلات پیشرفته باعث کاهش نیاز به نیروی انسانی( از نظر تعداد) شده و مدیران و صاحبان صنایع را بر آن
می دارد تا جهت تقلیل هزینه های خود به کاستن از نیروی انسانی شاغل اقدام نمایند.
با پیشرفتهای مختلفی که در تمامی زمینه ها اعم از پزشکی، نظامی، فرهنگی و … در جهان صورت می گیرد، رفته رفته فرهنگها، آداب و نگرشها نیز تغییر می یابند و باورهای سنتی دیروز جای خود را به باورهای جدید در دنیای صنعتی امروز می دهند . مدرنیته دارای مکانیسمی است که هر ملتی را که در آن گام برمی دارد ، خواه و ناخواه در مسیر معینی پیش می برد. مدرنیسم آمیزه ای است از خوب و بد، مدرنیته و تغییر جوامع سنتی به صنعتی از سویی باعث رشد و پیشرفت می شود ولی بهای این دستاوردهای علمی و تکنولوژیک بروز پدیده هایی مانند بروز مشکلات عاطفی در خانواده ها، بیکاری و … است.
از دیگر پیامدهای تبدیل جوامع سنتی به صنعتی می توان به موارد زیر اشاره کرد که برخی از آنان در پدیده بیکاری موثرند :
از نظر اقتصادی، رشد ، ویژگی محوری جوامع مدرن است که در نتیجه چند عامل در مدرن سازی پدید می آید، یکی از این عوامل بهره مندی از تکنولوژی است که ماشین جای کار یدی را می گیرد و عامل دیگر پیدایش منابع انرژی جدید است که جای قدرت جسمانی انسانها را گرفته، که این عوامل خود باعث بروز پدیده بیکاری است.
از سوی دیگر پیشرفت جوامع و تبدیل آنها به جوامع صنعتی موجب پیشرفت در علم پزشکی، بهبود بهداشت فردی، بهبود و فزایش نوع مواد غذائی باعث رشد جمعیت شده که این عامل خود از عوامل مولد پدیده بیکاری است.
در تبدیل جوامع سنتی به صنعتی ، شهرنشینی رشد می یابد ( در جوامع سنتی کشاورزی شغل غالب افراد جامعه بوده و ۹۰ درصد جمعیت در روستاها ساکن بودند ولی در جوامع صنعتی این نسبت معکوس شده ) و روی آوردن ساکنین روستاها به سمت شهرها، پدیده بیکاری، حاشیه نشینی و … را به دنبال دارد،زیرا در جوامع صنعتی یافتن کار نیاز به
تخصص و مهارت داردکه قبلا درخصوص آن اشاره شد.