باهم برای هم

باهم برای هم

اندیشه جوان زندگی روان
باهم برای هم

باهم برای هم

اندیشه جوان زندگی روان

بیکاری و انواع آن




قبل از اینکه به سراغ بیکاری و انواع آن برویم بهتر است درخصوص چند سوال زیر تامل کنیم:



  • کارچیست؟ کار فعالیتی نسبتاًدائمی است که به تولید کالا و خدمات می انجامد و برای آن دستمزدی در نظر گرفته می شود.
  • چرا انسان به سوی کار می رود؟ قسمت عمده ای از نیازهای آدمی ضمن کار کردن تامین می شود و او به منظور تامین همین نیاز ها است که به کار روی می آورد.
  • بیکار کیست؟ در علم اقتصاد بیکار به کسی گفته می شود که در سن کار ( ۱۵-۶۵) جویای کار باشد ولی شغل یا منبع درآمدی پیدا نکند. اما از نظر مرکز آمار ایران بیکار به کسی گفته می شود که بالای ۱۰ سال داشته و در هفته قبل از آمار گیری فاقد کار است.
  • مهمترین علل بیکاری چیست ؟ البته علل بیکاری بسته به شرایط و اوضاع فرهنگی، اقتصادی، اقلیمی، اجتماعی در کشورهای مختلف می تواند متفاوت باشد ولی عمدتا این پدیده ناشی از عواملی همچون :
  • افزایش جمعیت و کمبود تقاضای نیروی کار
  • گسترش اتوماسیون
  • تبدیل جوامع سنتی به صنعتی

است که در قسمتهای بعدی به آن اشاره خواهد شد.





انواع بیکاری :

بیکاری را می توان به دو قسمت بیکاری ارادی و غیر اداری تقسیم بندی کرد که بیکاری ارادی خود به چهار قسمت دیگر تقسیم می شود. در یک تقسیم بندی دیگر می توان بیکاری را از منظر بیکاری پنهان و آشکار         ( غیر پنهان ) مورد بررسی قرار داد.

 

           ۱) بیکاری ارادی

           ۲) بیکاری غیر ارادی

 

  • بیکاری پنهان
  • بیکاری آشکار ( غیر پنهان )

۱) بیکاری ارادی : این نوع بیکاری به اراده فرد صورت می گیرد و فرد بیکار در دستمزد رایج تمایل به کارکردن ندارد.

۲) بیکاری غیر ارادی : در این نوع بیکاری، فرد در دستمزد رایج مایل به کار کردن است اما شغلی برای او وجود ندارد . این نوع بیکاری بر اثر چسبندگی قیمتها و دستمزدها بوجود می آید و طی سیکلهای تجاری کم و زیاد    می شود. از طرفی در چسبندگی دستمزدها و وقوع رکود، تولید کنندگان ناچارند از میزان استخدام نیروی کار خود بکاهند چون با کاهش قیمتها ( p ) از درآمد تولید کنندگان کاسته می شود . اگر دستمزدها ثابت بماند هزینه تولید کنندگان نیز ثابت مانده ( یا گاهی افزایش می یابد) به این ترتیب از سود آوری آنان کاسته می شود.از طرف دیگر با کاهش قیمتها و عدم کاهش دستمزد اسمی ( .w ) دستمزد حقیقی ( w./P ) افزایش یافته و سطح اشتغال توسط تولید کنندگان کاسته می شود.

 

همانطور که گفته شد بیکاری ارادی نیز خود به ۴ نوع دسته بندی می شود :

  • بیکاری ادواری : به بیکاری بوجود آمده بر اثر سیکلهای تجاری ( رکود و رونق ) گفته می شود. اگر به هنگام رکود دستمزدها متناسب با قیمتها کاسته نشود، مقدار بیکاری افزایش یافته و این افزایش بیکاری را بیکاری ادواری می نامند. این نوع از بیکاری در شرایط اشتغال کامل، صفر بوده و با ایجاد رکود مقدار آن افزایش می یابد.
  • بیکاری ساختاری : به آن مقدار بیکاری گفته می شود که بر اثر نامناسب شدن مهارت و توانائی کاری بخشی از نیروی کار در شرایط پیشرفت تکنولوژی و نیاز به مهارت های بالاتر، چنانچه نیروی کار بازآزموزی نشود ممکن است به بیکاری آنها منجر شود که بیکاری ساختاری نامیده می شود.
  • بیکاری اصطکاکی : به آن مقدار بیکاری گفته می شود که به دلیل تغییر شغل افراد بوجود می آید. به علت اینکه نیروی کار تمامی اطلاعات مربوط به شغلهای موجود را در دسترس ندارد، در صورت از دست دادن یک شغل ممکن است مدتی برای یافتن شغل مناسب بعدی وقت مصرف کند.
  • بیکاری فصلی : به آن مقدار از بیکاری گفته می شود که در یک فصل خاص و به دلیل ماهیت کاهش فعالیت یک بخش خاص طی آن فصل بوجود می آید. مانند بیکاری کشاورزان در فصل سرما .

بنابراین آنچه تا کنون تحت عنوان نرخ بیکاری طبیعی (u   )از آن نام برده می شد عمدتا شامل بیکاری اصطکاکی و با تعریفی گسترده تر شامل بیکاری ساختاری می شود.

اختلاف نظر در بین اقتصاد دانان کلاسیک و کینزی :

کلاسیکها معتقدند در صورت عدم وجود چسبندگی دستمزدها و قیمتها بیکاری غیر ارادی بروز نمی کند و در ضمن با نادیده گرفتن بیکاری فصلی کم و بیش بیکاری برابر با بیکاری طبیعی است. کینزینها نیز بر این باورند که : اولاً : به دلیل وجود چسبندگی دستمزدها و قیمتها که واقعیتی انکار ناپذیر است بیکاری غیر ارادی وجود دارد و ثانیاً : به دلیل وجود توهم پولی در شرایط رکودی، بیکاری می تواند از مقدار طبیعی بیشتر باشد و مقداری بیکاری ادواری وجود داشته باشد.



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.