شاه کلید نفوذ بر دل ها و ذهن ها – مهارتی که تا آخر عمرتان موفقیت هایتان را مدیون آن خواهید بود

تصور کنید شما کلیدی در دست دارید که میتوانید درب هر گاوصندوقی را بازکنید و ثروت نهفته در آن بهره مند شوید؛ چقدر حاضرید برای بدست آوردن این کلید خرج کنید؟

شاید یک مبلغ خیلی زیاد ! زیرا میدانید اگر این پول را بدهید، میتوانید در مدت کمی چند صد برابر این پول را دریافت کنید…

اما اگر بدانید مهارتی وجود دارد که اگر بلد باشید و در آن تبهر داشته باشید میتوانید به درون قلب هر انسانی نفوذ کنید چه؟ و جالب تر اینکه این مهارت کاملا رایگان است !

مهارتی که از آن به عنوان شاه کلید نفوذ بر دل ها و ذهن ها یاد میشود، چیزی نیست جز توانایی شنونده فعال بودن… همین و بس !

شنونده فعال بودن یا گوش دادن فعال، چیزی جز یک مهارت نیست؛ در واقع مهارتی که میتوانید خیلی راحت آنرا بدست بیاورید، و تا آخر زندگی موفقیت هایتان را مدیون آن باشید.

گوش دادن فعال به یک فرد (تمرکز کامل روی آن چه می گوید) بازدهی شما را بالا می برد زیرا باعث می شود :

• روابط عمیق تری را ایجاد کنید
• بهتر در مورد مردم قضاوت کنید
• بهتر تمرکز کنید
• از سوء تفاهم پرهیز کنید
• مکالمه های معنی دار تری داشته باشید

اما، چرا شما باید فعالانه به دیگران گوش دهید؟

دوست داشته باشید یا نه، همیشه بین آن چه از دیگران می شنوید و آن چه آن ها قصد دارند به شما بگویند فاصله وجود دارد…؛
زبان کامل نیست و تا زمانی که نتوانید ماشینی برای خواندن ذهن اختراع کنید، زبان یکی از بهترین ابزارها برای نفوذ به دیگران و فهمیدن این است که آن ها به چه فکر می کنند و از کجا آمده اند؟

برای مثال؛
زمانی که پای صحبت های یک نفر می نشینید، در واقع، دو نوع گوش دادن وجود دارد :

• فعال
• غیر فعال

با گوش دادن غیرفعال، شما زیاد به کلمات طرف مقابل را فکر نمی کنید و فقط به آن چه می گویند عکس العمل نشان می دهید و سعی می کنید نکاتی را که خودتان می خواهید دریافت کنید.

گوش دادن فعالانه متفاوت است و بسیار بازدهی بیشتری دارد !
با گوش دادن فعال، شما تمام توجه و تمرکز خود را روی مکالمه می گذارید که این به این معنی است که مکالمه معنای بیشتری دارد، عمیق تر است و شما در قبال زمان خود چیز بیشتری به دست می آورید.
این نوع گوش دادن زمان و تلاش بیشتری نیاز دارد ولی ارزشش را دارد…

گوش دادن فعال (اگر به صورت حرفه ای بلد باشید – که در این مقاله میخوانید) در واقع کلید نفوذ به دل ها است ! زیرا همه میخواهند شنیده شوند… اما تعداد کمی هستند که واقع میتوانند بشنوند.

در این مقاله میخواهیم یکبار برای همیشه به شما به صورت فوق حرفه ای مهارت شنونده فعال بودن را آموزش دهیم… تا نه تنها در مذاکرات و فروش حرفه ای از ثمرات آن بهره ببرید، بلکه در زندگی روزمره تان هم تبدیل به یک فرد دوست داشتنی برای گپ و گفتگو باشید و روابطتان را پایدار تر کنید.

اگر شما یادبگیرید چطور فعالانه گوش کنید و نه فقط صحبت های طرف مقابل را بشنوید؛ شاید اکثر مسائلی که تا به امروز برایتان دست و پا گیر بودند خیلی ساده بدون آنکه خودتان خبردار شوید فقط با شنونده فعال بودن برطرف شوند.

راز جاودانه افراد خوش شانس

این کار را انجام دهید تا برای موفق شدن هیچ نیازی به شانس نداشته باشید

شما هم فکر میکنید هرکسی موفق شده و از هیچ به همه چیز رسیده، حتما خوش شانس بوده؟مثلا بابک بختیاری خالق برند آیس پک خوش شانس بوده که یک محصول جدید را وارد بازار کرد و همه از آن استقبال کردند؟ و یا احد عظیم زاده خوش شانس بوده که اولین فرش های گردباف را صادر تولید و صادر کرد؟ و یا نویسنده کتاب هری پاتر چطور؟

یکی از زیباترین جملات رالف والدو امرسون، فیلسوف و نویسنده آمریکایی این است :

کلمه شانس زمانی اختراع شد
که یک فرد تنبل نمیخواست گذشته و تلاش های یک نفر دیگر را برای موفق شدن ببیند

آیا شما در زندگی فردی خوش شانسی هستید با بد شانس؟
پاسخ شما، کم و بیش مشخص کننده وضعیت فعلی زندگی تان خواهد بود، زیرا اگر پاسخ تان مثبت باشد و شما بگویید که خوش شانس هستید، احتمالا تمام شرایطی که دارید باب میل تان است و هیچ شکایتی ندارید؛

و یا اگر فکر میکنید بدشانس هستید، احتمالا در شرایط سختی به سر می برید، بیشتر ایده هایتان به شکست منتهی شده و در روابط تان مشکلاتی بوجود آمده…

اما… تا به حال به این فکر کردید؛
شما ابتدا شکست خوردید و بعد نتیجه گرفتید که بدشانس هستید؟ یا ابتدا نتیجه گرفتید بدشانس هستید و بعد شکست خوردید؟

این سوال، کلید حل یک سری مسائل پیچیده در مورد ناعادلانه بودن زندگی همه ماست.
اکثرمان تصور میکنیم زندگی مان ناعادلانه است، خوشبختی برای دیگران راحت تر از ما اتفاق می افتد و دیگران راحت تر به چیزهایی که میخواهند دست پیدا میکنند و ما سخت تلاش میکنیم و بیشتر شکست میخوریم.

در صورتی که اصلا اینطور نیست !
این فقط یک نوع طرزفکر است و هر طرزفکری پیامدهای خودش را دارد و از همه مهم تر هر طرزفکری قابل تغییر است…

چگونه در 30 ثانیه دیگران را شیفته ی خود کنیم (در ملاقات های شخصی و کاری)

اگر در مصاحبه ی کاریی هستید، یا در سمینار در حال شبکه سازی با افراد مختلف هستید، یا اصلا در حال دویدن به سمت آسانسوری هستید که بیل گیتس(!) را آنجا میبینید و میخواهید با او ارتباط برقرار کنید؛ متقاعد کردن دیگران به اینکه فرد جالب توجهی هستید؛ کار آسانی نیست.

«اکثر مردم نمیتوانند آنچه را که دارند و ارزشمند است را به صورت تاثیرگذار ارایه کنند»
__پاول مک دونالد

اگر میخواهید خیلی راحت دیگران را تحت تاثیر قرار دهید، شما برای این منظور 8+22 ثانیه زمان دارید !
تعجب کردید؟ در اصل شما در 8 ثانیه تاثیر اولیه را بر روی طرف مقابل میگذارید (از اینجا بخوانید چطور؟) و سپس 22 ثانیه فرصت دارید یا آنرا تغییر دهید و یا آنرا برای همیشه در ذهن طرف مقابل ثبت کنید.

مکانیسم توسعه پاک و فرآیند آن

 مقدمه:

پیش­بینی­های صورت گرفته نشان می­دهد که با روند فعلی انتشار گازهای گلخانه­ای، دمای زمین از 1 تا 305 درجه سانتی­گراد تا سال 2100 میلادی افزایش خواهد یافت که معادل افزایش دمای زمین در 10 هزار سال گذشته است. افزایش جمعیت زمین به تغییر کاربری زمین، نابودی جنگل­ها، افزایش فعالیت­های کشاورزی و دامداری، افزایش زایدات جامد و مایع منجر شده است که خود مشکلات زیست محیطی از جمله تغییر آب و هوا را به­دنبال داشته و خواهد داشت.

از طرفی افزایش روز افزون مصرف انرژی­های فسیلی نظیر زغال سنگ، نفت و گاز موجب افزایش انتشار غلظت دی­اکسید­کربن در اتمسفر زمین شده و باعث تغییر تعامل انرژی زمین و اتمسفر شده است.

دی­اکسید­کربن (گازهای گلخانه­ای) بخشی از انرژی ساطع شده از زمین به فضا را جذب و آن را مجدداً به سطح زمین منعکس می­کند. این امر موجب تعادل زمین و اتمسفر می­شود. چنانچه گازهای گلخانه­ای به کلی از بین بروند، دمای زمین حدود 1505 درجه سانتی­گراد سرد می­شود و این به معنی وقوع یک عصر یخبندان دیگر است. از سوی دیگر تجمع بیش از حد گازهای گلخانه­ای موجب جذب بیشتر انرژی ساطع شده از زمین به فضا شده و باعث گرم شدن زمین می­شود. گازهای گلخانه­ای شامل بخار آب، دی­اکسیدکربن، اکسید­نیترو، متان، ازن ­سطحی، کلروفلوروکربن­ها، هیدروفلوروکربن­ها و پرفلوروکربن­ها هستند. بیش از 90 درصد اثر گلخانه­ای ناشی از بخار آب و دی­اکسید­کربن است.

نظریه ی تقسیم کار و ایجاد اشتغال

نویسنده: شارل ریست
مترجم: کریم سنجابی

کنه چنین نوشته بود: «کشاورزی سرچشمه ی تمام ثروت های دولت و همه ی افراد ملت است» (1). اسمیت از همان جمله ی اول کتاب خویش اعلام کرد که این عقیده غلط و بی اساس است و سرچشمه ی حقیقی ثروت هر ملت کار سالانه ی اوست. «کار سالانه ی هر ملت مایه ی اولی و اساسی است که تمام اشیاء مورد حاجت و مفید را برای او تهیه می کند و ملت آنها را به مصرف می رساند و شامل محصول مستقیم کار و تمام چیزهائی است که بوسیله ی آن از خارج خریداری می نماید».
در این جمله ی مشهور که باعث آن همه سوء تفاهمات و تعبیرات شده اسمیت مسلماً نخواسته است اثر و اهمیت نیروهای طبیعت و یا سرمایه را در تولید ثروت منکر شود.

هیچکس بیشتر از او، مگر شاید ژان باتیست سی، به اهمیت مقام سرمایه توجه ندارد (2). چنانکه توضیح خواهیم داد او حتی برای زمین خاصیت تولیدی مخصوصی قائل است، ولی با این عبارت اسمیت خواسته است از همان آغاز کتاب اتلاف نظر خود را با فیزیوکراتها ظاهر سازد. بنابراین، به نظر او در مرحله ی نهائی کار و کوشش آدمیست که هر سال توده ی اشیاء قابل مصرف را برای او تولید می کند، نه قوای طبیعت که بدون هدایت انسان نیروهای عقیم و بی فایده ای بیش نیستند. 

---