روانشناسی خانواده موفق /فیلیپ مک گراو (دکتر فیل)
ترجمه؛ محمدمهدی شریعت باقری /ناشر؛ انتشارات دانژه
با توجه به اینکه اصل کتاب در دسترس نگارنده نبود، مشخص
نیست آوردن برخی جملات کلیدی کتاب در حاشیه های خاکستری و به قول اهالی
مطبوعات سوتیتر کردن آنها، ابتکار ناشر ایرانی بود یا آنکه ناشر و مولف
اصلی کتاب چنین ذهنیتی را هم داشته اند که علاوه بر متن کتاب، برای برخی
خوانندگان که حوصله و شکیب کمتری دارند، نکات کلیدی و تاکیدی مولف را هم در
حواشی برجسته کنند و به دید خواننده برسانند. این حواشی همانند چراغی چشمک
زن عمل و به خواننده یاد آوری می کنند که گاهی ممکن است 100 صفحه از کتاب
را بخواند، اما نتواند به آسانی بخشی از آن را به یاد آورد، و در مقابل
خاصیت این سوتیترهای حاشیه یی این است که به خواننده نکات مهم و اساسی و به
قول معروف عصاره و چکیده دیدگاه های کتاب را یادآور می شود. از منظر
روانشناسی خلاصه مطلب و آوردن نکات برجسته و کلیدی، چه در آموزش و چه در
مطالعه آزاد، تاثیر زیادی بر یادگیری دارد چرا که به قول روانشناسان یکی از
عناصر مهم یادگیری تکرار است و خواننده ضمن آنکه متن هر صفحه را می خواند،
در پایان هر صفحه به ناگزیر به سمت حاشیه و سوتیتر مورد نظر می رود و آن
را هم به ذهن می سپارد.
اگرچه عمده مباحث مطرح شده در کتاب به کار
خانواده های ایرانی می آید، اما بخشی از کتاب اینچنین نیست. برای نمونه آن
قسمت از کتاب که مسائلی را درباره راهبردهای ویژه برای خانواده های طلاق و
مختلط مطرح کرده است، چندان با فرهنگ و قوانین رایج در خانواده های ایرانی
سنخیت ندارد چرا که در فرهنگ ایرانی - اسلامی و اصولاً کشورهای شرقی همبسته
بودن خانواده ها امری مهم و قابل اعتناست و هنوز خانواده ها به قوانین و
عرف و سنت های به جامانده از مواریث و فرهنگ و دین و مذهب احترام می گذارند
و بسیاری از مسائل که حتی به لحاظ شرعی مشکل و ایرادی ندارد، به دلیل عدم
پذیرش عرف در این کشورها ساری و جاری نیست و مردم آن را برنمی تابند.
در
ایران هنوز بحث حضانت فرزند از سوی مادر یا خانواده با موانع قانونی و حتی
شرعی روبه رو است و اتفاقاً از جمله موارد پیچیده و تنش زا در روابط میان
خانواده ها به شمار می رود.
در این بخش کتاب اگرچه نکات مفید و موثر
و آموزشی در زمینه خانواده های مختلط مطرح شده است که برای برخی از
خانواده های طلاق ایرانی هم کاربرد دارد، اما به دلیل همان تفاوت فرهنگی
نمی توان تاثیر آن را پیش بینی کرد. در ایران البته زنان و مردان مطلقه
فراوانی وجود دارند و به تبع آن برخی فرزندان هم از این ازدواج ها به جا می
مانند، اما به دلیل آنکه فرهنگ استفاده از مشاور و مراجعه به مشاور
خانواده در میان شهروندان ایرانی جا نیفتاده است، بخش هایی از این کتاب که
این گونه مسائل را مطرح می کند، می تواند خوانندگان و خانواده هایی از این
دست را به کار آید. تاکید مولف بر توجه به مذهب و آموزه های دینی و تاثیر
آن در تربیت فرزندان و تحکیم و گرم تر کردن بنیان های خانواده از دیگر بخش
های کلیدی کتاب به شمار می آید. در این فصل مولف ضمن برشمردن پنج عامل
داشتن یک خانواده موفق ریزترین مسائل زندگی از بعد دینی و مذهبی را مورد
تاکید قرار می دهد و به خواننده توجه می دهد که برای جزیی ترین مسائل باید
با افراد خانواده سخن گفت و به شکل سطحی از کنار آن نگذشت، چرا که به
اعتقاد مولف بسیاری از گره های بزرگ زندگی های مشترک برخاسته از همین مسائل
جزیی و به نظر پیش پاافتاده است.
سبک یا شیوه فرزندپروری از دیگر
نکات مورد اعتنای کتاب به شمار می رود. مولف با ارائه سبک های مختلف
فرزندپروری آنها را به سه دسته مهم مستبد، مساوات طلب و سهل گیر تقسیم کرده
است و درباره هر یک از سبک ها و نقاط قوت و ضعف آن سخن گفته و به شکل
کارگاهی آن را برای خواننده توضیح داده است.
خانواده ها و هر یک از
والدین با خواندن این فصل می توانند دریابند که شیوه و سبک تربیت فرزندان
خود را با کدام یک از سبک های سه گانه فوق یا ترکیبی از آنها صورت بندی
کرده اند و از این طریق به شکل درونی به نقاط ضعف و قوت سبک و شیوه تربیت
فرزندان خود پی ببرند.
شناخت سبک ها و انتخاب سبک درست و مناسب و
عملی کردن آن روی فرزندان سبب می شود علاوه بر والدین خود فرزندان هم در
آینده از تجارب دوران کودکی و نوجوانی و جوانی و نحوه مواجهه والدین با
آنها تاثیر گرفته و در زندگی آتی خود پیاده اش کنند. ازجمله دلایلی که سبب
می شود افراد در بزرگسالی دچار اشتباه شوند و توان شکل دهی خانواده یی موفق
را نداشته باشند، می تواند ناشی از انتخاب غلط سبک زندگی در بدو شکل دهی
خانواده و تربیت فرزندان یا همان فرزندپروری باشد. آنها از بدو و مراحل
آغازین زندگی با سبکی غلط رشد پیدا کرده اند و در بزرگسالی هم این سبک
همانند قاعده به ذهن و ضمیر آنها چسبیده است و به دلیل آنکه اصل زندگی و
انتخاب سبک آن اشتباه و غیرحقیقی بوده است، و نیز کندوکاوی در جهت برطرف
ساختن این مشکلات به شکل علمی صورت نداده اند (به دلیل نبود فرهنگ مراجعه
به مشاور و روانشناس) و نیز در این زمینه مطالعه شخصی هم انجام نداده اند،
شاید هرگز متوجه اشتباهات اساسی زندگی خود نشوند و عوارض آن دامن فرزندان
شان را هم بگیرد.
البته حل و فصل این اشتباهات اساسی بسیار دشوار
است و با مطالعه این گونه کتاب ها هم شاید آگاهی های اولیه یی به دست
بیاید، اما امکان حل قطعی و دقیق مشکل شاید امکان پذیر نباشد. کتاب
«روانشناسی خانواده موفق» این ویژگی را دارد که خواننده را در مسیری می
اندازد تا اگر کتاب و آموزه های آن نتوانست گره از کار فروبسته وی و
خانواده اش بگشاید، بستر و مسیری باشد تا از این طریق به مشاور مراجعه کند و
مشکلاتش را با مشاور در میان بگذارد. ترجمه کتاب هم روان و خواندنی است و
شاید یکی از دلایل انتخاب این کتاب به عنوان کتاب فصل نهمین دوره این رقابت
ها همین ترجمه روان و شسته رفته و البته انتشار پاکیزه آن توسط ناشر
باشد.